معماری در ژاپن هم مانند چین از گودال های(چاله) اوّلیه آغاز می شود و ساختمان های ساده با بام کاه گلی و بر روی پایه های خیزرانی محدود می گردید. معماری این سرزمین قطعاً بایستی همگون با اقلیم آن باشد، یعنی وجود جنگلهای بسیار و همچنین بارش باران دو عامل هستند که نقش اساسی در معماری، به ویژه استفاده از مصالح داشته اند؛ کاربرد چوب به عنوان مصالح اصلی و ایجاد سقف های شیب دار در مقابل بارانهای سیل آسای آن سرزمین حائز اهمیت است.
آثار معماری ژاپنی نسبت به آثار معماری چین به دلیل سنت ساخت آنها بر طبق الگوی اصلی، خاصّه برای معابد شینتو بهتر حفظ شده اند.(مثال: معابد ایزه Ise Shrine که هر بیست سال یکبار بازسازی میشوند). در سازه بناها چوب ارجح است و سبک معماری ژاپنی در تلاش برای هماهنگ شدن با طبیعت کوهساران، آبها و جنگلها شکل میگیرند.
در ژاپن ۲ نوع معماری وجود دارد:
الف) معماری معابد: این معماری تحت تأثیر معماری درباری و اشرافی چین همان سبک چینی را منعکس میکند.
ب) معماری کاخها و خانه ها با سطوح مسطح، عدم تقارن در پلان و در ارتفاع، سادگی قسمتهای داخلی که با تاتامی (حصیرهای
کفپوش) و یا دیوارهای کشویی قابل تقسیم هستند، خالی از اثاثیه و تزئینات اندک، بیانگر سنت معماری ژاپن است. خانه ژاپن خانه تغییر پذیر است و به سوی طبیعت و محیط بیرون باز است.
مصالح در معماری ژاپن
معماری ژاپن پیوندی عمیق و منطقی با طبیعت برقرار کرده است. تقریباً تمام مواد ساختمانی ریشه گیاهی دارند. کاغذ ساخته شدۀ درخت توت برای کاغذ درهای کشویی (شوجی) مورد استفاده قرار می گرفت، الوارهای همچون سدر، کاج، سرو و صنوبر برای ساخت اسکلت و استخوان بندی ساختمان، و از درختانی برگ ریز چون: بلوط و شاه بلوط برای تزئینات منزل در معماری سنتی استفاده می شده است. بوریا (کف پوش) تاتامی مهمترین کفپوشی بود که از پوشال برنج کوبیده شده و در درون بوریای بافته شده از نی قرار می گرفت، بکارمی رفت.
همچنین از سنگ در پی و پایۀ ستونهای چوبی استفاده می کردند. در آخر لازم به ذکر است که در معماری ژاپن به واسطه لرزه خیز بودن، چوب مهمترین مصالح است به دلیل سبک بودن، که متأسفانه آتش سوزی را دامن میزند، به خصوص با استفاده اجاق های ذغالی در خانه ها.
اصول فضاسازی
دستاوردهای ناشی از اصول کنترل مکان از طریق سازماندهی فرم و فضا، با درک تدریجی نظم طبیعت است؛ همان گونه که از طریق تلاش های خود انسان برای به وجود آوردن نظم نشان
داده شده، همزمان است. تاریخ معماری ژاپنی، پیشرفتی است در بی نظمی ظاهری آفرینش انسان تا درکی بسیار پیچیده از نظم. هر مرحله مستقل از مرحله های پیشین است، چون که مرحله نهایی با وجود تکاملی از مرحله نخست شباهتی، هم عمقی و هم سطحی، با آن دارد. گو اینکه آگاهی جای سادگی را گرفته است. این دستاورد را می توان به سه مرحله متمایز تقسیم کرد :
بی نظمی ظاهری:
که در آن تلاش های انسان برای تحمیل نظم خود به طبیعت، ساده و ابتدایی اند. طبیعت اساس تمام سلسله های نظم است، انسان آن را به عنوان عمل کنترل کننده می پذیرد، شکل آبشارهای طبیعی، بسترهای رودخانه و فرگندها (دره های عمیق و باریک) که مرزها و تقسیمات جاده ها، شکل دهکده ها و ساختمان ها را معین می کنند. انسان ، شهودی و ناخودآگاه عمل می کند و گویی عمل او به مثابه نوعی بسط و گسترش طبیعت است.
نظم هندسی:
که در آن انسان تحمیل مفهومی روشنفکرانه از نظم به طبیعت را جست و جو می کند. عدد و هندسه به مثابه وسیله کنترل، در این مرحله آگاهانه به کار می روند.
نظم پیچیده :
تنها زمانی ظاهر می شود که انسان کاملاً اصول نظم هندسی را درخود مستحیل و با آن کار کرده است. نظمی که به جهانی ایستا و تغییر ناپذیر تعلق دارد، و نظمی اندام مند را کشف می کند که پیوسته دنیا را نغییر می دهد. این مرحله روی هم رفته بی شباهت به مرحله نخست نیست، ولی درک شهودی از طبیعت جای خود را به درک و کاربرد آگاه اصول خود داده است. این مرحله، فرا آگاهی (انسان) است. در این مرحله است که عدم تقارن جای خود را به ناقرینگی میدهد، که درک آگاهانه از تقارن و نبود تقارن است، و نه ناآگاهی از تقارن.
کن (مدولار فضاهای ژاپنی)
در معماری ژاپنی مقیاس یا پیمونی وجود دارد که براساس آن ساختمان را بنیاد می گذارد. شاکو واحد اندازه گیری سنتی ژاپن در اصل از واحد های اعشاری است .کن واحد دیگر سنجش در نیمه دوم قرون وسطی در ژاپن بود، این واحد در ابتدا برای فاصلۀ بین دو ستون بکار می رفت . کن اندازه های مطلق و غیر مشروط بود .این واحد نه تنها برای سنجش ابعاد و فضاها بلکه به صورت مدولی زیبا در سازه ، مصالح و نمای معماری بکار می رفت و به آنها نظم می بخشید.
از دست ندهید…
شاخصه های معماری چین، تحلیل و بررسی معماری چین
منبع : تحریریه پلان معماری