مهاجرت گوت ها از شمال به سمت جنوب موجب تحولات مهمی در تاریخ اروپا گردید، اقوام مختلف شمالی که به بربر ها معروف بودند، پس از چند دهه با استقرار در اروپای مرکزی (از قرن هشتم میلادی به بعد) دولت های جدیدی بوجود آوردند که در طی استقرارشان هنر مشخصی پدید آوردند که متاثر از یونان و روم بود.
با آغاز نخستین دوره جنگهای صلیبی در اوایل سده دهم میلادی در اروپا، جمعیت های عظیمی از نقاط و شهرهای اروپای غربی به شهرهای مختلف مهاجرت کرده و پناهنده شدند، از جمله این شهرها، شهر اورشلیم بودت. این مکان در آن موقع سرزمین مقدس خوانده می شد.
پیش از جنگهای صلیبی دو طبقه اجتماعی در سراسر اروپا از قدرت و نفوذ بسیاری برخوردارد بودند که دسته اول فئودالها، ملاکین و بارون های ثروتمند بودند و هر کدام به فراخور میران پول و زمینهایی که در تملک خویش داشتند از نفوذ و قدرت خاصی برخورددار بودند و گروه دوم روحانیون مسیحی و مبلغین مذهبی و متولیان دیرهای بزرگ و کلیساها بودند که در میان مردم و همچنین در نزد حکومت های زمان خود مورد احترام و صاحب نفوذ بودند.
پس از نخستین جنگ صلیبی در عرصه های مختلف ممالک اروپایی تحولاتی ایجاد شد که منجر به تثبیت مقام کلیسا به عنوان رهبر مردم، و دیگر ایجاد وضعیتی مناسب برای برقراری روابط تجاری با شرق گردید و سوم، آزادی و استقلال شهرها، و این امتیاز در صورتی حصول می گردید که شهروندان در کمک به جنگ مبالغی را پرداخت می کردند تا بتوانند برای شهر استقلال و آزادی نسبی به ارمغان آورند، و چهارم راههای ارتباطی تجاری با کشورهای مشرق زمین.
اگر زمانی را برای پدید آمدن معماری رومانسک در نظر بگیریم باید به یک دوره دویست ساله اشاره کنیم یعنی سده های یازده و دوازده میلادی. در معماری رومانسک نکته قابل تأمل احترام و جایگاه ویژه معنوی و مذهبی کلیساها است و همچنین عملکردهای مختلف این بنا برای سخنرانی و مواعظ، محل تجمع ها و تصمیم گیری ها است. همین امر موجب شد که افزایش شگفت انگیزی در فعالیت های ساختمانی پدید آید. یکی از راهبان قرن یازدهم به نام رائول گرابر در این باره گفته است که دنیا، خود را به جبه ای سفید از کلیسا می آراسته است.
این کلیساها نه تنها با تعداد فراوانتری به وجود آمدند، بلکه عمدتاً از کلیسا های آغاز قرون وسطی بزرگتر و پرتجمل تر ساخته وجود آمدند، بلکه عمدتاً از کلیساهای آغاز قرون وسطی بزرگتر و پرتجمل تر ساخته شدند، و به ویژه بیشتر آنها نمای رومی داشتند. زیرا شبستان آنها بر خلاف سقف چوبی، تاق قوسی داشت و بدنه خارجیشان برخلاف کلیساهای صدر مسیحیت و بیزانسی و کارولنژی و اوتونی با تزئینات معماری و پیکر تراشی تزئین می گردید. از لحاظ جغرافیایی بناهای عمده ای به شیوه رومی در سراسر دنیای مسیحیت بوجود آمد. از شمال اسپانیا تا ناحیه رودخانه راین، و از مرز انگلیس و اسکاتلند تا قسمت مرکزی ایتالیا.
نکته قابل توجه در معماری رومانسک این است که تغییرات پردامنه ای پیدا کرده و تنوعات منطقه ای فراوانی را شامل می شود و همین امر موجب گردید مورخان معماری، آنرا سبکی فی نفسه کامل پنداشته و معتقد نیستند که پیش در آمد ناقصی برای سبک گوتیگ بوده باشد. بدین ترتیب معماری حقیقی متعلق به سده های میانی به شمار می رود. از دیگر ویژگیهای سبک رومانسک می توان به حجم های کلیساها از بعد معماری اشاره داشت که همگی از گروهی از احجام هندسی ساده و بزرگ و با زاویه قائمه نظیر مکعب ، مکعب مستطیل ، استوانه و نیم استوانه تشکیل یافته اند.
گسترش و اعتلای معماری سبک رومانسک در اروپا به طور مشخص در چهار کشور: فرانسه ،انگلستان،آلمان و اسپانیا قابل بررسی اند، در هر یک از این چهار کشور معماران سبک رومانسک با ظرافت و نوآوری های خاصی معماری این دوره را با شرایط، مقتضیات و خصوصیات کشور خود وفق داده و همین امر سبب شد تا ویژگیهای خاصی در سبک رومانسک هر یک از این کشورها قابل ملاحظه باشد.
منبع : تحریریه پلان معماری