معماری اُتونی را از نظر هنری می توان در ادامه منطقی هنر کارولنژی و انطباق آن با سنت و فرهنگ بومی آلمان دانست، هرچند نمی توان تاثیر هنر صدر مسیحیت و بیزانس را در آن انکار نمود. معماران ، معماری اتونی با بکارگیری نوآوری های معماری کارولنژی، آن را بسط دادند و همچون پلی، دوره کارولنژی را به رومانسک پیوند زدند. در هنر نیز، هنرمندان اُتونی توانستند خلاقیت هایی از خود به یادگار گذارند، بطوریکه تصاویر پرنقش و نگار و معنویت در شکل و رنگ از یادگارهای هنری آنهاست.
کلیسای قدیس میخائیل یا سن میکائیل، ۱۰۳۳-۱۰۰۱ م ، معماری اُتونی ،هیلدسهایم
مهمترین یادگار دوره هنر اتونی است. معماری این کلیسا در حد فاصل بین معماری کارولنژی و رومانسک است . سازنده آن یعنی اسقف برنوارد، نه تنها در امور مذهبی که در امور هنری نیز دست داشت.
برنوارد این کلیسا را بین سال های ۱۰۳۳-۱۰۰۱ م ساخت. این کلیسا طرح باسیلیکایی سه محوری دارد و جایگاه همسرایان و شاه نشین آن در بخش غربی است. صحن کلیسا در حکم تالاری است که مراکز ثقل واقع در شرق و غرب را بهم وصل می کند. مربع تقاطع بعنوان مدولی برای ساخت اجزای پلان به کار رفته است. طول صحن سه برابر مربع تقاطع و دارای عرضی برابر مربع تقاطع است.
آنچه در طرح این کلیسا بدیع و بکر می نماید، ترفندی است که در بخش درونی بنا بکار برده شده است. با ایجاد اختلاف ارتفاع بین بدنه ی غربی و بخش های دیگر؛ حالت یکنواخت و ملال انگیز کلیساهای باسیلیکایی پیشین بر طرف شده است.
منبع : تحریریه پلان معماری